گفت: اسب «تروا» چیست که
بهاءالله مهاجرانی و دار و دسته اش طرح آن را برای 22 بهمن داده بودند؟ و
حالا باعث دعوا و درگیری میان خودشان شده است؟
گفتم: یک اسب چوبی است
که یونانی ها درون آن جای گرفته و از این طریق وارد قلعه حریف شده و سپس
از شکم اسب چوبی بیرون آمده و به حریف حمله کرده بودند.
گفت: یعنی طرح
مهاجرانی این بود که اراذل و اوباش اجاره ای بی سر و صدا وارد میدان آزادی
شوند و بعد دست به هیاهو بزنند؟ پس چرا روز 22 بهمن از اسب تروا خبری نبود؟
گفتم: برای این که مهاجرانی به آنها کلک زده و به جای اسب تروا، اراذل و اوباش را وارد شکم خر «تروا» کرده بود!
گفت: خب! این که دعوا نداره! «تروا»، ترواست چه اسب باشه چه خر؟!
گفتم: آخه، خر تروا همان خری است که مهاجرانی می گفت شیرش را خورده و سیاستمدار شده!
گفت: خب! مهاجرانی پارتی بازی کرده، چرا با محسن کدیور چپ افتاده اند؟!
گفتم: آخه بعداً کاشف به عمل آمد که «مغز» همان خر را هم کدیور خورده بود.
گفت: حالا حرف حساب سروش و عبدالعلی بازرگان و اکبر پونز چیست؟!
گفتم: عصبانی هستند که از آن حیوان درازگوش فقط دل و روده اش نصیب آنها شده است!
سلام
جالب بود
خدا رو شکر تو دهنی محکمی از مردم خوردند!
khasteh nabashi baradar