گفت: یک مقام آمریکایی، شکست فتنه اخیر را «شکست مضاعف» نامیده است.
گفتم: شکست مفتضحانه ای بود ولی چرا می گوید شکست مضاعف؟!
گفت:
این مقام آمریکایی معتقد است آمریکا در این ماجرا همه مخالفان جمهوری
اسلامی را به میدان آورد بنابراین، در این شکست علاوه بر آن که سران فتنه
به مهره های سوخته تبدیل شده اند، هویت تمام جریانات مخالف جمهوری اسلامی
هم لو رفته است.
گفتم: چی فکر می کردند چی شد؟!
گفت: آمریکایی ها می
گویند ارزیابی ما از مردم ایران اشتباه بود و نباید اجازه می دادیم موسوی
و کروبی و خاتمی علیه باورهای دینی و انقلابی مردم موضع بگیرند که کار به
اینجا بکشد.
گفتم: حالا که دیگر مفتضح شده اند و کار از کار گذشته!!
باید از اول به ماموران خود این سفارش را می کردند... می گویند؛ استادی از
دانشجوی پزشکی پرسید؛ برای بیهوش کردن مریض چه می کنید؟ و دانشجو جواب داد
20 تا قاشق کلروفرم- داروی بیهوشی- به او می دهیم و هنگامی که تعجب استاد
را دید و فهمید بدجوری گاف داده، گفت؛ ببخشید، استاد! اجازه بدهید الان
میگم! و استاد گفت؛ پسر جان، بیمار شما با همان تجویز اولیه از دنیا رفت!
گفت: برخی از اساتید دانشگاهها اعلام کرده اند که مدعیان اصلاحات حق نداشته اند از نام آنها به نفع خود سوءاستفاده کنند.
گفتم: آنها از زمین و زمان سوءاستفاده می کنند، اساتید دانشگاهها که جای خود دارند.
گفت:
این عده می گویند اگر موسوی و خاتمی راست می گویند، نام اساتید حامی خود
را اعلام کنند تا همه بدانند که حامیان مدعیان اصلاحات چه کسانی هستند.
گفتم: اگر قرار بود مدعیان اصلاحات راست بگویند که به این حال و روز نمی افتادند.
گفت:
یکی از نزدیکان خاتمی در پاسخ به اعتراض اساتید گفته است، حمایت آنها از
موسوی و خاتمی به طور تلویحی و غیرمستقیم گرفته شده بود و به همین علت
نامه مکتوب و امضاشده ای از حمایت آنها در دست نیست!
گفتم: سر سفره
عقد، داماد که معتاد بود هر حقه ای سوار کرد عروس حاضر نشد بله بگوید،
ناگهان مادر داماد فکری به خاطرش رسید و دمبک زنان گفت؛ عمو زنجیرباف...
گفت: چه خبر؟!
گفتم: مقامات آمریکایی و اسرائیلی و اروپایی بدجوری از شکست مدعیان اصلاحات شوکه شده و از آشوبگران حمایت می کنند.
گفت:
آخه برای غارتگران آمریکایی و آدمکشان اسرائیلی و دزدان دریایی اروپایی
خیلی دردناک است که یک شخص پیرو امام و رهبری و دشمن دزدان و آدمکشان و
غارتگران رئیس جمهور ایران باشد.
گفتم: مخصوصا آن که طی 4 سال گذشته
از دولت اصولگرا سیلی محکمی خورده اند و در دزدی و غارتگری ثروت عمومی
مردم ایران ناکام مانده اند و آرزو می کردند نامزد اصلاح طلبان رئیس جمهور
شود که ملت اجازه ندادند.
گفت: حالا، این نامزدهای اصلاح طلبان که خودشان هم می دانند هیچ کاری بلد نیستند چه اصراری داشتند که رئیس جمهور شوند!
گفتم:
چه عرض کنم؟! از شخصی که چند بار در کنکور پزشکی رد شده بود پرسیدند؛ تو
که استعداد درست و حسابی نداری برای چی اصرار داری دکتر بشی؟ جواب داد؛ می
خوام دکتر بشم تا از اتاق عمل بیام بیرون و به همراهان مریض بگم؛ متاسفم!!